چه اغازی چه انجامی چه باید بود چه باید شد

در این گرداب وحشت زا چه امیدی چه پیغامی

کدامین قصه ئ شیرین برای کودک فردا

زمین از غصه میمیرد گل از باد زمستانی

شعور شعر ناپیدا در این مرداب انسانی

همه جا سایه وحشت همه جا چکمه ی قدرت

گلوی هر قناری را بریدند از سر نفرت

جهانی این چنین زیباست جهانی این چنین رسوا

کجا شایسته ی رویاست سوالی مانده بر لبهام

که میپرسم من از دنیا به تکرار غم نیما

کجای این شب تیره بیاویزم بیاویزم

قبای ژنده خودرا به جای رستن گلها

به باغ سبز انسانی شکفته بوته ی اتش

نشسته جغد ویرانی چه باید بود چه باید شد